مهتاب این شبای من بی تو صفایی نداره آسمون با اون قشنگیش واسه ماه جایی نداره
اتاق من گرفته از نبودن حضور تو
از نبودن چشای نازتو نگاه بی غرور تو
از وقتی رفتی پنجره خونه مون , باز نشده
انگاری زندگی من حتی لحظه ای آغاز نشده
تو رفتی و من موندم و یه دنیا گریه زاری
لحظه های پر ازغم و یه عکس یادگاری
محو نگاه تو میشم تو قاب کوچک وطلایی وقتی میگفتی سیب فکر میکردی کجایی؟
دنیامو پر کردی از یه عکس خالی
چی میشد منم بودم عکسمون میشد دوتایی
از وقتی رفتی خورشید زرد وطلایی نشده
روزای من یه لحظه شم آفتابی نشده
حتی زمان دیگه باهام لج میکنه
با صدای لعنتیش بهم خیانت میکنه
نبض زمان من تو ثانیه شکسته
اونم از تنهایی هام یه عمره شده خسته
خلاصه بعد رفتنت دنیای من دنیا نشد
فصل زندگی من یه روزشم بهار نشد
تقدیم به کسیکه همه دنیام از آن اوست….
[ یکشنبه 92/4/9 ] [ 12:53 عصر ] [ ن.حیدری ]