دختر و پسری در میشیگان امریکا 97 سال پیش تصمیم گرفتند نامههای عاشقانه خودشان را در یک بطری به دریا بیندازند و اکنون این بطری با نامههای عاشقانهای که در آن بود به دست بازماندگان شان رسیده است.
در حدود یک قرن پیش این دختر و پسر که یکدیگر را برای نخستین بار در یک پارک در جزیره «هارسنز» دیده بودند، پس از دل بستن به هم شروع به نوشتن نامههای عاشقانه کردند و تصمیم گرفتند این نامهها را با نوشتن نام و مشخصات خود و حتی نشانی محل زندگیشان جمعآوری کنند.
آنها نخستین یادداشتهای عاشقانه خود را درون بطری شیشهای گذاشتند و در مخفیگاهی پنهان کردند با گذشت زمان در حالی که آنها هر روز بیش از پیش به یکدیگر علاقهمند می شدند حجم این نامه ها بیشتر میشد تا این که بالاخره پس از مدت ها با یکدیگر ازدواج کردند و از آنجا که نه میخواستند نامههایشان از بین برود و نه دست کسی بیفتد آنها را در یک بطری شیشهای به آب انداختند.
با توجه به این که وزن بطری سنگین شده بود صندوقچه اسرار این زوج در نزدیکی ساحل به اعماق آب رفت و به این ترتیب پس از گذشت 97 سال بر اثر رانش زمین در اعماق آب، این بطری به ساحل رانده شد و یک روز مردی در حال رانندگی در ساحل متوجه بطری شد و با بازکردن آن آدرس و مشخصات نویسندگان نامهها را پیدا کرد. درحالی که از نامهها عشق بیاندازه این زوج کاملاً مشهود بود این راننده کنجکاو شد تا از سرنوشت این عشق خبردار شود.
بنابراین با همکاری یک گروه جست وجو با استفاده از مشخصات ثبتشده روی نامهها محل زندگی این زوج را پیدا کرد درحالی که سالها از مرگ این زوج عاشق میگذشت.حاصل ازدواج این زن و مرد 9 فرزند با چندین نوه بود که همگی به سر و سامان رسیده و زندگی خوبی داشتند آنها نامههای پدربزرگ و مادربزرگشان را تحویل گرفتند که حالا به عنوان گنجینه و یادگاری خانوادگی به حساب میآید.
منبع سایت ریخت وپاش
[ جمعه 92/3/31 ] [ 2:28 صبح ] [ ن.حیدری ]
بانیفیلم آنلاین: تصویربرداری سریال ماه رمضان شبکه سه این روزها در غرب تهران و در دبیرستان دخترانه عفاف در حال پیگیری است.
به گزارش ایسنا، عوامل سریال «مادرانه» چند روزی است با حضور در مدرسه عفاف صحنهها و سکانسهای مربوط به بازی مهدی سلطانی، شقایق فراهانی و هستی مهدوی را پیگیری میکنند.
سعید نعمتا… نیز به عنوان نویسنده «مادرانه»، با حضور در صحنهها در جریان تصویربرداری این سریال قرار دارد و عوامل را برای ایجاد روند مطلوب یاری میکند.
جواد افشار نیز به عنوان کارگردان این سریال با اعلام اینکه روزی 12 ساعت کار میکنند، درباره روند ساخت مادرانه توضیح داد: تاکنون یک آفیش خوب و منطقی داشتهایم بدون اینکه به گروه فشار وارد شود اما رفته رفته به آنچه که میخواهیم نزدیکتر میشویم و احساس میکنیم که باید یک مقدار تایم آفیشمان را بیشتر کنیم تا این عقبماندگیمان را جبران کنیم.
او همچنین با ابراز رضایت از اینکه در این مدت هیچ شتابزدگی در روند ساخت این سریال نداشته است، توضیح داد: ساخت این سریال با کیفیت لازم و مدنظر خود نویسنده، تهیهکننده و همچنین مدیر شبکه پیش رفت و فکر میکنم یک استاندارد خوب و منطقی را برای کار رعایت کردهایم و احساسم این است که نتیجه قابل قبولی داشته باشد.
کارگردان سریال شبکه سه در پاسخ به اینکه آیا «مادرانه» از همان ابتدا یکی از گزینههای پخش در ماه رمضان بوده است؟ توضیح داد: به طور قطع از ابتدا اعلام نشده بود اما از همان ابتدای پیش تولید زمزمه آن از سوی مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه رسید که این سریال ویژه ماه رمضان باشد نه اینکه اگر برای ماه رمضان نبود اتفاقات دیگری را دنبال میکردیم اما لازم است یک مقدار حساسیتها برای ایجاد فضای لازم برای ماه مبارک رمضان بیشتر شود.
جواد افشار درباره روند تصویربرداری این سریال که تا چه میزان به نتیجه رسیده است، اعلام کرد: نزدیک به 60 درصد کار را تولید کردهایم و حدود 20 قسمت از سریال را رج زدهایم و به شکل پازلگونه سکانسها را گرفتهایم که برخی از قسمتها تکمیل شده است و سکانس برخی قسمتها نیز باقی مانده است. در مجموع حدود 600 دقیقه از کار گرفته شده است.
کارگردان سریال «مادرانه» همچنین درباره چینش بازیگران در این سریال توضیح داد: پس از اینکه فیلمنامه را خواندم لیستی را برای بازیگران آماده کردم. سعید نعمتا… نیز در هنگام نگارش یک سری از بازیگران را برای شخصیت خود چیده بود که در نهایت پس از جلسه مشترک نسبت به کاندیدای نقشها نقطه اشتراک داشتیم و بازیگران را طبق این نقاط مشترک انتخاب کردیم.
این کارگردان در پایان افزود: چینش خوبی در ارتباط با این سریال داشتیم و بازیگران درست و بجا در جای خود قرار گرفتند.
«مادرانه» سریال ماه رمضان شبکه سه است که به کارگردانی جواد افشار و تهیهکنندگی محمد رضا شفیعی ساخته میشود.
نویسنده فیلمنامه «مادرانه» سعید نعمتا… است و در خلاصه داستان آن آمده است: اردلان تمجید (مهدی سلطانی) ?? سال پیش، پس از رها کردن نامزد سابقش مریم (شقایق فراهانی)، با زنی متمول به نام رعنا (زنگنه) ازدواج میکند. حالا این ازدواج به جدایی رسیده و زن، بچههایش را میخواهد اما مرد امتناع میکند.
آتیلا پسیانی، مهدی سلطانی، لعیا زنگنه، شقایق فراهانی، مهرداد ضیایی، عباس غزالی و هستی مهدویفر بازیگران اصلی این سریال هستند.
منبع سایت ریخت وپاش
[ پنج شنبه 92/3/30 ] [ 5:40 عصر ] [ ن.حیدری ]
خسته ام از تظاهر به ایستادگی
از پنهان کردن زخم هایم
زور که نیست !
دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و
با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است….!
اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم……..
میخواهم لج کنم ، با خودم ، با همه ی دنیا…!
چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی….؟؟!
خسته ام… از خودم….از همه ی زندگی …..
میخواهم بکشم کنار ! از خودم….. از همه ی زندگی ..
[ پنج شنبه 92/3/30 ] [ 12:47 عصر ] [ ن.حیدری ]
امروز ، چرکنویس ِ یکی از نامه های قدیمی را
پیدا کردم
کاغذش هنوز،
از آواز ِ آن همه واژه بی دریغ
سنگین بود!
از باران ِ آن همه دریا
از اشتیاق ِ آن همه اشک
چقدر ساده برایت ترانه می خواندم
چقدر لبهای تو
در رعایت ِ تبسم بی ریا بودند!
چقدر جوانه رؤیا
در باغچه ی بیداریمان سبز می شد
هنوز هم سرحال که باشم،
کسی را پیدا می کنم
و از آن روزهای بی برگشت برایش می گویم!
نمی دانی مرور دیدارهای پشتِ سر چه کیفی
دارد
به خاطر آوردن ِ خوابهای هر دم ِ رؤیا…
همیشه قدمهای تو را
تا حوالی همان شمشادهای سبز ِ سر ِ کوچه
می شمردم،
بعد بر می گشتم
و به یاد ترانه ی تازه این می افتادم!
حالا، بعضی از آن ترانه ها،
دیگر همسن و سال ِ با توبودند
می بینی؟
برگِ تانخورده ِ آن چرکنویس قدیمی,
دوباره از شکستن ِ شیشه ی بغض ِ من تر
شد…
[ چهارشنبه 92/3/29 ] [ 6:26 عصر ] [ ن.حیدری ]
[ دوشنبه 92/3/27 ] [ 12:18 عصر ] [ ن.حیدری ]
پس از اعلام پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری با وجودی که ستاد اصلی این کاندیدا در پیامی از مردم خواسته بود برگزاری جشن را به روز دیگری موکول کنند، در نقاط مختلف این جشن به طور خودش جوش برگزار شد.
[ یکشنبه 92/3/26 ] [ 10:31 عصر ] [ ن.حیدری ]
این جمله های قشنگو که هم عاشقانه اس بعضیاشم عارفانه دوستای عزیزم(سارا،فرشته،محبوبه)امسال (سوم انسانی)برام نوشتن.گفتم منم برای شما بنویسم تا شما هم استفاده کنین....از نظر من که خیلی قشنگه دیگه شمارو نمیدونم...امیدوارم با نظرای قشنگتون خوشحالم کنین...:)
-سلامتی اونایی که درد دل همه رو گوش میدن
ولی معلوم نیست خودشون کجا درد دل میکنند
سلامتی رفیقی که هزار بار دلش شکست
ولی هنوز بلد نیست دل کسی رو بشکونه
سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نذاشت
ولی کم ور داشت تا دوستش کم نیاره
سلامتی همه اونایی که مارو همینجوری دوست دارن
وگرنه بهتر از مارو که همه دوست دارن.......
-باران که میبارد دلم برایت تنگ میشود
راه میفتم...بی چتر.....من بغض میکنم،آسمان گریه.....
-میخواستم آخرین حرفم این باشه
من سخت به عشق ایمان دارم
-دوستت دارم هایت را باور میکنم
مانند امضای پای نامه هایت که
که میگویی خون است ولی طعم انار میدهد...
-الهی هرکس مرا از چشم تو انداخت
از چشم خدا بیفتد......
-همیشه نگاه تو به دنبال کسی است که
نگاهش در پی دیگریست.....
-چگونه میتوانم به پاهای خسته ام بگویم
مسیری که برای رسیدن به او آمدی
اشتباه بود.........برگرد......
-گاه میتوان تمام زندگی را در آغوش گرفت
فقط کافیست تمام زندگیت یک نفر باشد....
-سیاهی چشمانت را دوست دارم
چون در موقع نبودنت همرنگ روزگار من است.....
-زمانه عجیبی است!
برخی از مردم امام گذشته را عاشق اند،نه امام حاضر را،میدانی چرا؟؟؟!
چون امام گذشته را هرطور که بخواهند تفسیر میکنند ولی امام حاضر را باید فرمان برند،
وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند....(شهید مرتضی آوینی)
-نمیدانم در زندگیت بهترین چگونه معنا میشود
من همان بهترین را برایت در بلند ترین شب سال آرزو میکنم....
-وقتی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده
تا فقط خودت باشی و خودش.....
-کاش کسی میفهمید وقت دلتنگی وزن
یک آه چقدر سنگین است........
-تویی که فکر میکنی خیلی خاصی...
نبودنت هم مثل بودنت عادت میشه...
شــــــــــــــــک نکـــــــــــن....
-بغض هایم را نگه میدارم
گاهی وقتا سبک نشوم......سنگین ترم......
-دلم میخواهد بخوابم...مثل ماهی که تو حوضمان.....چند روزیست که روی آب میخوابد.....
-کم طاقتی عادت آن روز هایت بود....
برای خبر گرفتن از من عجب صبور شده ای.....
-خدایا،هیچ تنهایی را تنهاتر نکن.....
تا به هر بی لیاقتی نگه عــــــــــــشـــــــقـــــــــم.......
-گاهی باران همه دغدغه اش باغچه نیست..
گاهی از غصه ی تنها شدنش می بارد....
-چه جالب تو لحظه هایی که داغونی
فقط یه نفر میتونه آرومت کنه.....اونم
همونیه که داغونت کرده....
-وقتی خدا تنها کسی است که
دل شکسته را خریداری میکند
پس چرا به دست کسیکه دل را شکست
بوسه نزنم؟........
-وقتی دل کندن عادت شود
دیگر به دست آوردن آرزو نیست.....
-من ودل هم نفسیم با نفس خیال تو
نفسم همنفسم هر نفسم فدای تو....
-ای کاش دلت از دل تنگم خبری داشت
یا ناله ی من در دل سنگت اثری داشت
ای کاش غباری ز گذرگاه تو بودم
تا چشم تو گاهی به غباری نظری داشت...
-آری!باران می بارد.....
باران می بارد بر شوره زار دلهای خشک و ترک خورده....
شاید کمی تازه شود شاید همکمی آماده شود برای روییدن...
وشاید هم آسمان به حال زار ما گریه میکند....
و شاید هم می بارد تا قلب ما در بهار شکوفه بزند و از نو آغاز کند....
و شاید می بارد تا عشق های خشک شده را تازه کند....
شاید می بارد تا آب روان شده در رودخانه ی دل نامه عاشقی را به معشوقی برساند....
شاید می بارد تا دلتنگی خودش را به رخ بکشد...
شاید به حال خود گریه می کند....
شاید می بارد تا آلودگی از من بشوید...
شاید....آری!باران می بارد...نسیم مهربانی خدا وزیدن گرفته است...
هیچ آغوشی مهربان تر از آغوش خدا نیست....و هیچ عشقی زیباتر از عشق خدا نیست....
باران زیباست.....خدا زیباتر....
-دیگران می پرسند بیداری؟
آری بی"دارم"...چرا که اگر داری داشتم یا قالی زندگیم را خودم می بافتم یا زندگیم را به"دار"می آویختم و خـــــلــــاص......
-آنقدر عاشق هستم که الف را از ب تشخیص ندهم و این شروع مبارکی است
برای جنون....برای وصل......
-صدایم میزد:گلم!
گلی بودم در باغچه ی دلش،اما....
او باغبان عاشقی نبود،
گاهی سر میزد و دل می برد،
سالها بعد دانستم که من تنها نبودم،
او باغبان گلهای زیادی بود!!!
-چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است...
درست مثل همین باران...که بی سوال.....
فقط می بارد....
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است...
-دوسش داری؟!
پس یادت باشه!
فقط دوست داشتن کافی نیست!!!!
عشق مراقب می خواهد....
-همین که تو میدانی دوستت دارم کافیست...
بگذار خفه کند خودش را دنیا.....!
-به سادگی رفت.....
نه اینکه دوستم نداشت،نه!
فهمید خیلی دوستش دارم!!!
-وقتی باهام حرف میزد...
همش از تنهاییش می گفت....
ولی صدای بوق پشت خطی امانش را بریده بود...
-کاش از ابتدا می فهمیدم دنبال هوس است نه عشق....
و عشق برای همیشه برایم طعم هوس میدهد و بس.....
-روزگار میخندی؟
کمی حرمت نگهدار،
مگر نمی بینی سیاه پوش رفتنش هستم....!
-چگونه می توانند با دیگران بخوابند؟؟؟!
من بالشتم را عوض میکنم خوبم نمی برد.....
-گفتی دهانت بوی شیر میدهد،بررررو.....
حالا امروز به برکت وجود تو،
دهنم بوی دروع،مشروب،سیگار میدهد.....
بر مــــــیـــــــــــــــگــــــــــــردی؟؟؟.....
-آدم یه وقتایی دوست داره به طرف مقابلش بگه.....
من چشم میذارم........تو فقط برو گـــــــــــمـــــــــشـــــــــو......
-از تنها بودنم راضی نیستم............اما خوشحالم که با خیلیا نیستم.........
-سالها به انتظار می نشینم تا کسی را بیابم که
آغوشش طعم بی کسی دهد نه هرکسی........
-اگر مردونگی وجود داشت
اسم دنیا "دخترونه" نبود......
-با همه بوده است......عجب هرزه ایست.....تـــــــــنــــــــهــــــــایــــــــــی.....
-زندگی سخت ساده است........و ما به سادگی سخت زندگی می کنیم.....
[ جمعه 92/3/24 ] [ 2:41 صبح ] [ ن.حیدری ]
در این مستند ستارگان سینمای ایران چون رامبد جوان، اشکان خطیبی، لعیا زنگنه، مصطفی زمانی، کوروش تهامی، پریوش نظریه در کنار کارشناسی چون فرشته طائرپور، علی معلم و خسرو معتضد حضور دارند.
بنابراین گزارش، بررسی آسیب شناسانه برنامه های پرمخاطب شبکه های ماهواره ای چون «حریم سلطان» از ویژگی های این مستند است که به جنجالی بودن آن کمک کرده و در پوستر آن به صورت برجسته تری نشان داده شده است.
این گزارش می افزاید، پخش «جنجالی ترین مستند سال» در شبکه نمایش خانگی که قرار بود همین هفته انجام بپذیرد به علت همزمانی با انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری ایران و ضرورت و اولویت پرداختن رسانه ها به این موضوع مهم به 2 هفته پس از انتخابات موکول شد.
گفتنی ست، تهیه کنندگی «سرگردون» را سید صابر امامی بر عهده داشته و دیگر عوامل این مستند به شرح زیر است:
کارگردان: سید محمد طادی، دستیار اول کارگردان: نفیسه علوی، مدیر تولید: سید محمدحسین نعمتی، تدوین:محمدرضا مهاجری شیراز، تصویربردار: هومن خنکدار، صدابردار: علی سرچشمه،مصطفی اسفندیار، مجری طرح: محسن حسن زاده
منبع:سایت ریخت وپاش
[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 6:46 عصر ] [ ن.حیدری ]
عکسهای محمد بحرانی (صدای ببعی و آقای همساده )، کاظم سیاحی ( صدای جیگر ) ، شیما بخشنده ( عروسک گردان ) در مجموعه کلاه قرمزی
عکسهای محمد بحرانی (صدای ببعی و آقای همساده )
کاظم سیاحی دوبلور کلاه قرمزی
عکس یادگاری بر و بچه های کلاه قرمزی / شیما بخشنده
کاظم سیاحی و شیما بخشنده
[ جمعه 92/3/17 ] [ 12:3 عصر ] [ ن.حیدری ]
این عکسه پسرخالمه.اسمش امیر عباس.خیلی نازه.اینم شبیه مامان،باباش چشماش سبزه.خیـــــــــــــــلـــــــــــی جیــــــــــــــگره!!!!!!الان21روزشه بلا نمرده!!!!!در هرصورت خیلی جیگره!!!!!
[ سه شنبه 92/3/14 ] [ 9:49 عصر ] [ ن.حیدری ]